داشته شمارپاپیش گذار

هی این کلاس هی آن کلاس این رشته و آن رشته و این دسته و آن شاخه و آخِر اگر در دسترسِ تو هیچ نیست و دستت خالی است که پس چه فایدَتی است می گفتم، که این همه این در به آن در و در به دری ...

گفت برایِ گذرانِ زمان است تا دم مرگ ...

گفتم خُب عزیز!، قدری اندیشه چاشنیِ این همه وِل گردی هایَت بکُن تا از زمانی که می گذاری سودی حاصِلَت بشود ...

گفت راه نمی دانَم ...

آدرس "اینجا" www.panjhessi.iran.sc را داده ام بیایَد و آرام آرام به کام نزدیک شود ... گفتَمَش می دانی دردِ تو چیست؟

گفت خیر ...

گفتم این است که نمی دانی "چه می خواهی" ...

در پی توجیه و حرّافی و می دانم اما و اگر و مگر آمد و گفتم عزیز!، این پیام مرا آویزه یِ گوشَت کُن:

جواب فقط وقتی بِدِه که از تو می پُرسَند و می دانی وگرنه خَفَقان بِه!

کَلکَل تو را به زمینِ سیاه می زَنَد و آه نشخوارِ نفس هایَت می گردد.

بَدترین کار این است که برایِ توجیهِ مُخاطَب هِی پیِ یک جواب باشی (خصوصاً که دیگر کور می شوی و از نوشته ها و گفته هایِ او فقط همان یک ذرّه ای که برایَش یک جواب مهیّا داری را می شنوی و می خوانی و باقی را که مهمترین قسمت هایَند یله می داری و عاقبَتَش باختِ شدیدِ توست) ...

گفتَمَش ("گوش" باشد تا می توانَد و جَشم). وَ آدرس "اینجا" را برایش نوشتم و گفتم به دوست هایَش هم بِدَهَد www.panjhessi.iran.sc

جالِب بود پرسید این نام وبلاگِتان را چرا پنج حسّی گذاشتید؟ ...

گفتم چون تویی و منم و او و ما و شما و ایشان همه مان و فقط همین پنچ حسّ! این می شود تَنِمان. و یک حالَت هم داریم که آن می شود روحِمان.

گفتمَش می بینی چه قّدر ساده ایم و آسان؟!! می شود با همین سادگیِ رسیدِگی به شش عدد، رحیمی بزی ایم می شود رجیمی ...

گفت رحیمی و رجیمی دیگر چیستَند؟ ...

گفتم این یکی شیطان است رَهبَرِمان آن یکی آفریننده اند جلودارِمان. فرقِشان فقط یک نقطه یِ اضافی است. (اضافه ها را بِزن همیشه تا به حقیقت دست یابی).

نوع مطلب : بازیافت, | بازدید : 425
برچسب ها : بازیافت,زندگی,راهکار,روانشناسی,درس,کلاس,آموزش,پرورش,من,تن,بدن,حواس,